رهارها، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره
وبوشممممممموبوشممممممم، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 29 روز سن داره
بهترین دوست دنیا سویل جونم:)بهترین دوست دنیا سویل جونم:)، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 18 روز سن داره

فندق ما

به دنیای من خوش اومدی:) من اسم اینجا رو گزاشتم دنیای قصه ها :) اگه میخوای تو هم اینجوری بدونش:)

دعوت به یک مسابقه

  من و رهای گلم به یک مسابقه وبلاگی توسط مامان ملینادعوت شدیم. مامان ملینا خیلی ممنون که ما رو دعوت کردی.. موضوع مسابقه در مورد علت درست کردن وبلاگ برای کوچولوهای نازنینمونه... من این وبلاگ رو اسفند سال ٨٩،دقیقا 8 ماهگی رها درست کردم .از اونجایی که من از زمان بارداری عضو نی نی سایت بودم  یک روز که مصادف شد با همین تاریخ تبلیغ نی نی وبلاگ رو تو نی نی سایت دیدم و سریع اقدام کردم و عضو شدم و..........تا حالا که خیلی خوشحالم که دوستان خیلی زیادی از این طریق پیدا کردم دلیل درست کردن وب: همیشه دوست داشتم تمام خاطرات دختر نازم رو یه جوری ثبت کنم که با عکس همراه باشه بعد از آشنایی با نی نی وبلاگ خیلی خ...
30 بهمن 1391

اندر احوالات رها خانوم

  رها خانوم چند وقت پیش بالاخره عکسهای آتلیه بعد از 6 ماه آماده شد اون هم بدون فایل و عکاس گفت فایل عکسهای کار شده را نمیتونیم بدیم و من هم از اونجایی که دوربینمون آفساید شد(توسط شما)و به تهران برای تعمیر منتقل شد مجبور شدم با گوشی عکس بگیرم که کیفیتش خوب نشد ولی یکی دو تا رو  میزارم و اما بپردازیم به احوال خانوم خانوما : این روزا شدیدا علاقه به دیدن کارتون و عمو پورنگ پیدا کردی و روزی غریب به صدها بار من بینوا هم مجبور به تماشای عم پورنگ و پلنگ صورتی و میکی موس و تام و جری هستم از یک جهت خیلی خوشحالم که علاقمند شدی چون لا اقل چند دقیقه ای در حالت نشسته میتونم تو رو ببینم و بدنت یه استراحت کوچولو میتونه انجام بد...
24 بهمن 1391

تسلیت به نسیم جون

  دختر گلم خواستم از اینجا به آرتین جون و مامانش نسیم عزیزم غم از دست دادن مادر بزرگشون رو تسلیت بگیم و از خدا بخواهیم به خانوادشون صبر عطا کنه ...
24 بهمن 1391

چشاش بسته جدید

  عزیز دلم میخوام از علاقه تو به عروسکت برات بنویسم قربونت برم حدودا 25 تا عروسک کوچیک و بزرگ داری ولی همه یه طرف و به قول خودت چشاش بسته یه طرف چشاش بسته عروسکی که چشماش بسته است و نمیدونم چون شباهت به نوزاد داره تو این نوع عروسک رو دوست داری یا دلیل خاص دیگه ای داره بالاخره اینو میدونم که عاشق چشاش بسته هستی هرجا بریم باید با خودمون ببریم و دیگه اونقدر لباساشو شستم و خودش رو اونقدر حموم بردیم کاملا در شرف از بین رفتن بود و جالبه که دست و پاش هم در اومده و بزور وصلش کرده ایم       و دیگه جایی میرفتیم آبرومون با این عروسک زوار دررفته میرفت و ملت فکر نمیکردن که شما خانوم خانوما با داشن کلی عروس...
14 بهمن 1391

فرشته مهربون

  میلاد حضرت رسول بر همگان مبارک دختر گلم روز  پنجشنبه 91/10/28 بود خونه مامانی شام بودیم طبق معمول شما سر خوردن غذا گریه و زاری که من داشتم غذا میدادم بهت که یهو بالا آوردی و بابا عصبانی شد و گفت نده میبینی که دوست نداره خلاصه من رو میگی از یه طرف از اینکه تو غذا نخوردی ناراحت و از طرفی هم از کار بابا خلاصه همین حرکت باعث شد که بنده به خودم بیام و دیگه بیخیال غذا خوردن جنابعالی بشم به قول مامان و بابام هم زحمت میکشیدم و هم حرص میخوردم و هم بد و بیراه میشنیدم  و مامان هم گفت دیگه شیشه رو از رها بگیر چون شیر اشتهاشو کور میکنه خلاصه اونشب خوابیدیم و از فردا صبح من تصمیم گرفتم دیگه کاری با غذا خوردن تو یه مدت نداشته باشم...
11 بهمن 1391

بازم ما غیبتمون طولانی شد

  سلام سلام صدتا سلام به همه دوست جونایی که تو این مدت نگرانمون شدن و جویای احوال ممنون از همتون عزیزان دوست داریم (من و رها )و سر فرصت به تک تکتون سر میزنیم . و اما دلایل غیبت : 1- بلا از همه دور باشه بنده آنفولانزا گرفتم و به مدت 10 روز در رختخواب بودم تا به حال اینطور مریض نشده بودم نای راه رفتن نداشتم بدن درد شدید و تب و لرز و سر درد و سر گیجه 2- جالب اینجاست که از طرفی هم امتحانات شروع شد و با همین وضع بد باید درس هم میخوندم 3- با همه مراقبتهایی که انجام دادیم که رها خانم مریض نشه ولی متاسفانه اون هم گرفت ولی سریع باباش برد دکتر (جالب این رو هم بگم خانم دکتر لحظه اول با دیدن رها و باباش چنان برافروخته ...
5 بهمن 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فندق ما می باشد